Web Analytics Made Easy - Statcounter

ضدانقلاب خارج‌نشین که با شروع آشوب‌های خیابانی در سال ۱۴۰۱ برای خود کارویژه‌های زیادی تعریف کرده بود، هنوز از پا ننشسته و هر روز در حال ثبت رکوردی جدید در بی‌آبرویی است. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، ضدانقلاب خارج‌نشین که با شروع آشوب‌های خیابانی در سال 1401 برای خود کارویژه‌های زیادی تعریف کرده بود، هنوز از پا ننشسته و هر روز در حال ثبت رکوردی جدید در بی‌آبرویی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این گروه در جدیدترین اقدام خود با توهین به پروفسور سمیعی و هتک حرمت وی، چهره جدیدی از خود را نمایان ساخت.

یک سال و نیم پیش در جریان مهم‌ترین تجمع خیابانی ضدانقلاب در برلین گروه‌های تروریستی تجزیه‌طلب با پرچم‌های خود حاضر شدند و تصویری نمادین از آرزوهای‌شان برای آینده ایران را به نمایش گذاشتند. این تجمع تا حدی باعث آبروریزی و عیان شدن مشی ایران‌ستیزانه نیروهای ضدانقلاب شد که تا ماه‌ها کلیدواژه «برلین» آلمان تبدیل به نمادی از همراهی ضدانقلاب با تجزیه‌طلبان شد.

حالا در جدیدترین مورد، این بار شهر «هانوفر» آلمان به صحنه نمایش بی‌وطنی ضدانقلاب تبدیل شد. 2 شب پیش در جریان برگزاری کنسرت یکی از خوانندگان سلطنت‌طلب، شرکت‌کنندگان در این کنسرت با هتک حرمت پروفسور مجید سمیعی به وی حمله‌ور شدند. ماجرا از این قرار است که ابراهیم حامدی با دعوت از پروفسور سمیعی، از وی درخواست می‌کند روی سن حاضر شود. حضور پروفسور سمیعی اما با سروصدای ممتد حاضران همراه می‌شود تا جایی که وی مجبور به تحویل میکروفن شده و از روی سن پایین می‌آید. حاضران که توهین‌های رکیکی به این پزشک و دانشمند نام‌آشنای کشورمان کرده بودند با شعار «زن زندگی آزادی» او را محکوم می‌کنند.

هر چند این حادثه در کارنامه ضدانقلاب امر بی‌سابقه‌ای نیست و آنها در یک سال‌ونیم گذشته رفتارهای زشت و زننده زیادی از خود به نمایش گذاشته‌اند اما این شیوه مواجهه با پروفسور سمیعی نشان از آن دارد که اپوزیسیون خارج‌نشین به جنون وطن‌ستیزی رسیده است. این بار دیگر خبری از تیم ‌ملی فوتبال یا یک نماینده رسمی کشورمان نبود و این وحوش با حمله به پروفسور سمیعی نشان دادند اساسا با هر شخصی که نمادی مثبت برای ایران باشد دشمنی دارند.

ضدانقلاب حتی اگر می‌خواست ژست وطن‌دوستی خود را حفظ کند باید از نابغه‌ای چون پروفسور سمیعی که مشهورترین و بلندآوازه‌ترین پزشک ایران در جهان است تمجید می‌کرد اما رفتاری که در هانوفر ثبت شد، حکایت از آن داشت که این جنون مانع آن می‌شود تا سلطنت‌طلبان و ضدانقلاب، حتی ژست ایران‌دوستی بگیرند.

* تصویر چهره‌ای غیرواقعی از ایران

پروفسور سمیعی از چهره‌های ماندگار ایران و یکی از مفاخر علمی عصر حاضر است. این استاد بزرگ و جراح سرشناس ایرانی به عنوان یکی از بهترین و متخصص‌ترین جراحان مغز و اعصاب دنیا شناخته می‌شود. از مجموعه رفتار‌های این نخبه ایرانی می‌توان فهمید که او از اتخاذ مواضع سیاسی اجتناب می‌کند؛ یک پزشک متخصص نجیب که مورد احترام همه مردم ایران و بسیاری از کشورهای دنیا است. خدمات او در حوزه درمان بیماری‌های مغز و اعصاب در دنیا بی‌نظیر است. بیمارستان مغز و اعصاب او در هانوفر یکی از مهم‌ترین مراکز درمان و پژوهش درباره بیماری‌های مغز و اعصاب است. بیماران مختلفی از همه دنیا نیز به مرکز درمانی وی مراجعه می‌کنند و مورد مداوا قرار می‌گیرند. 

اما چنین فرد ممتاز و چهره سرشناس و مورد احترامی چرا باید مورد هتاکی و بی‌احترامی و توهین قرار گیرد؟ اینکه در برهه‌ای این چهره سرشناس که ترجیح می‌دهد سراغ مواضع سیاسی نرود، از یک طیف پر سر و صدا و فحاش حمایت نکرده، آیا دلیل قانع‌کننده‌ای است که در مقابل چشم مردم هانوفر که پروفسور سمیعی یکی از مورد احترام‌ترین ساکنان این شهر و از مفاخر ساکن این شهر است، عده‌ای به ظاهر همزبان، او را مورد توهین، تهمت و فحاشی قرار دهند؟

آنچه در کنسرت خواننده لس‌آنجلسی علیه پروفسور سمیعی رخ داد، یک آبروریزی تمام‌عیار برای مشتی فحاش نفهم و هواداران آنها بود. قبل از این توهین و رفتار غیرانسانی با پروفسور سمیعی، در برخی تجمعات دیگر نیز بی‌ادبی و فحاشی و رفتارهای غیرانسانی این جماعت آشکار شده بود. از حمله و توهین به مرحوم مهرجویی تا تجاوز و تعرض به یک شاعر غیر‌همسو در یکی از تجمعات ضد‌انقلاب. همینطور فحاشی‌های این جماعت باعث شد سطح نازل این اوباش و بی‌اعتنایی آنها به اخلاق و بدیهیات انسانی آشکار شود.

مسلما اگرچه بسیاری در غرب تلاش می‌کنند این جماعت را به عنوان تصویر مردم ایران نشان دهند اما واقعیت این است که تصویر واقعی و صدای واقعی مردم ایران امثال پروفسور سمیعی هستند که مایه مباهات و فخر همه ایرانیان در همه جای دنیا است، نه عده‌ای فحاش بددهن و سبک‌سر که هر جا می‌روند جز بی‌آبرویی برای خود و ضربه به حیثیت ایران اثری ندارند.

منبع: وطن امروز

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: پروفسور سمیعی مغز و اعصاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۸۸۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حال موسیقی ایران خوب است

«به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. » این بخشی از گفته‌های علیرضا طلیسچی، خواننده شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند، تثبیت کند.

به گزارش ایسنا، به نقل از همشهری، تولید و پخش رئالیتی‌شوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکه‌های نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامه‌ها که این‌روزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتی‌شو «زودیاک» است که با عنوان «شب‌های مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش می‌کند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می‌دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.

 سریال «شب‌های مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال‌۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتی‌شو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدی‌پور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداخته‌اند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است؛ خواننده‌ای که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تک‌آهنگ‌هایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفت‌وگو از حضورش در برنامه «شب‌های مافیا» می‌گوید و در بخش‌های دیگری از این گفت‌وگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.

این روزها رئالیتی‌شوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. چطور شد که در برنامه «شب‌های مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟

از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور می‌توانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما به‌نظرم «زودیاک» شیک‌تر است و پیچیدگی‌هایش بازی را برای بیننده جذاب‌تر می‌کند.

خیلی‌ها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت می‌دهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟

شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. این‌طور نگاه می‌کنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بیننده‌های برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد ‌کنیم که امیدوارم به چنین نتیجه‌ای رسیده باشیم.

اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزه‌های مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامه‌های حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟
ساخت برنامه‌های خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک می‌کند، اما اینکه این برنامه‌ها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفه‌ای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمی‌رسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفه‌ای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکی‌دو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شده‌اند و اگر از این قبیل برنامه‌ها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی می‌کند.

پیشنهادی برای حضور در برنامه‌های موسیقی داشته‌اید؟

پیشنهاد داشته‌ام، اما علاقه نه، چون به‌نظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی به‌صورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقه‌ای می‌شود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.

این روزها بازار کنسرت‌های پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم می‌کند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟

به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سال‌های اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفه‌ای‌تر و صداهای قشنگ‌تر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون می‌آید و خودش را ترمیم می‌کند.

برویم سراغ مسئله‌ ترند شدن برخی از قطعه‌های موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه می‌شود که یک کار این‌طور دیده و شنیده و پرطرفدار می‌شود؟
بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته می‌کنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی می‌رسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر می‌کنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.

شما در قطعه‌های معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعه‌های احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟

اگر به تاریخمان رجوع کنید، می‌بینید که مردم ما پر از غم و غصه بوده‌اند و طبیعتا تمایلشان به آهنگ‌های شاد بیشتر است. در کنسرت‌ها هم همین‌طور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانواده‌اش کنار می‌گذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمی‌خواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگ‌های شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.

این روزها مدام نام خواننده‌های جدیدی را می‌شنویم که در فضای مجازی معرفی می‌شوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خواننده‌هایی را می‌بینیم که خیلی‌ها نمی‌شناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟

ما خوانندگانی داشته‌ایم که با یک قطعه روی صحنه آمده‌اند و بقیه قطعه‌هایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشته‌ایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده‌ و به‌تدریج معروف شده‌است. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.

به تجربه حوزه‌های هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر می‌کنید یا پیشنهادی داشته‌اید؟

من یک‌بار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر می‌کردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح می‌دهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده‌ و تصمیمات بعدی‌ام خبر ندارم.‌


رئالیتی‌شوها توانسته‌اند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی  را متحول کنند

در چند سال اخیر پلتفرم‌ها به کاربران امکان می‌دهند فیلم‌ها و سریال‌ها را به‌صورت آنلاین تماشا کنند و به‌سرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شده‌اند.
یک مقایسه ساده در تولیدات و سریال‌های پخش‌شده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرم‌های نمایش خانگی و تلویزیون نشان می‌دهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کم‌کردن حساسیت‌هایی سعی در جذب هنرمندان و چهره‌های مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرم‌های پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.
این روزها تولید رئالیتی‌شوها و برنامه‌های مسابقه که در شبکه نمایش خانگی ‌تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز به‌وجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمی‌تواند اوقات فراغت خود را پر کند.  بنابراین از یک‌سو پلتفرم‌های گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریال‌های خود توانسته‌اند با تمرکز بر جذابیت‌های داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامه‌های مختلف نشان داده‌اند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخش‌هایی موفق شده‌اند.
 البته دامنه صنعت سرگرمی ‌آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون ‌یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانسته‌ایم رقابتی با برنامه‌های خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامه‌ها توانسته‌اند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصل‌های آن را دنبال می‌کنند.
VOD‌ها طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها و سریال‌ها را از سراسر جهان به کاربران ارائه می‌دهند. این امر به‌معنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیت‌های برنامه‌های روتین است.
نمی‌توان منکر این موضوع شد که پلتفرم‌های نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کرده‌اند. این امر منجر به ایجاد شغل‌های جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.
VOD‌ها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا می‌کنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهم‌تری ایفا کنند. با رفع چالش‌های موجود، VOD‌ها می‌توانند به گزینه‌ای محبوب‌تر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و به‌طور قابل‌توجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.‌

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • سفر مدیر کل دفتر موسیقی به بوشهر و شیراز
  • مشکلات موسیقی استان‌های فارس و بوشهر بررسی می‌شود
  • ایران در فینال بهترین نمایش را خواهد داشت
  • دشمنان آگاهانه برای تجزیه ایران می‌جنگند
  • برای قهرمانی تا آخرین ثانیه می‌جنگیم
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • نمایش و نقد فیلم‌تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» در سینماتک خانه هنرمندان
  • انتقاد تند علم الهدی از تلاش برای بازگرداندن خواننده ها و هنرمندان خارج نشین به ایران /بخاطر جذب حداکثری باید عناصر ناپاک و ضدانقلاب به کشور برگردند؟
  • پرفسور کروس آلمان را قهرمان اروپا می‌کند
  • دعوای کارشناسان ضدایرانی روی آنتن زنده! | صدای مجری هم درآمد